Iran, USA & Ayatoilets. Ferocious views of an Iranian commoner

Thursday, March 27, 2008

Ebrahim Yazdi refuses to talk to VOA


SaggezardSaggezardSaggezardSaggezardSaggezardSaggezardSaggezardSaggezardSaggezardSaggezardSaggezardSaggezard

Dr. Ebrahim Yazdi, now in the USA and getting ready to speak at a Columbia University forum this Friday March 28th 2008, has refused to speak to Voice of America's Persian news service. In response to the offer Yazdi has written an attack pointed at VOA in the daily Ettemad (questionable name) which is transcribed below:

ابراهيم يزدي

مطلب زير نوشته ابراهيم يزدي خطاب به گردانندگان صداي امريکا است که آن را در نقد برنامه هاي اين شبکه خبري نوشته است. ابراهيم يزدي اکنون در امريکا به سر مي برد و نقد خود را که بخش اعظم آن چاپ شده است، پس از آن نوشت که حاضر به مصاحبه با اين رسانه خبري نشد.

متاسفانه شيوه اطلاع رساني تلويزيون صداي امريکا از محدوده تعاريف پذيرفته شده براي يک رسانه خبري خارج شده است. بنابر استانداردهاي رايج اطلاع رساني، شأن يک رسانه خبري، حفظ بي طرفي در انتقال و پخش مطالب و اخبار است که با رفتار رسانه ارگان يک حزب سياسي - ايدئولوژيک تفاوت دارد.

در مقام پاسخگويي ممکن است استدلال شود که «صداي امريکا» رسانه دولت امريکا است و با بودجه آن دولت، اداره مي شود و سياست هاي دولت امريکا تلاشي در راستاي پنهان سازي مخالفت و ضديت خود با انقلاب اسلامي و جمهوري اسلامي ايران ندارد و صداي امريکا لاجرم رسانه يي است با اولويت هاي معين در راستاي نظرات و برنامه هاي دولت امريکا و غير از اين هم نبايد انتظار داشت. در پاسخ به اين ايراد بايد گفت که آيا دولت امريکا علاوه بر خصومت با نظام جمهوري اسلامي ايران، اصراري دارد که سياست هاي خود را در تعارض با باورهاي عمومي و منافع ملي ملت شريف ايران نيز معرفي کند؟ ما حداقل در دو محور زير، سياستگذاري حاکم بر دولت امريکا و رسانه تلويزيون صداي امريکا را در تعارض با منافع ملي ايران ارزيابي مي کنيم؛

نخست؛ اسلام ستيزي

استفاده از امکانات رسانه يي و ميدان دادن به کساني که به باورها و اعتقادات ميليون ها ايراني توهين مي کنند، مساله قابل پذيرشي نيست. من هيچ گاه در شأن انساني و در چارچوب باورهاي ديني خود نمي يابم که درباره باورهاي ديني شما و همکاران تان تفتيش کنم. بنابر بديهي ترين اصول مندرج در اعلاميه جهاني حقوق بشر، هر کس در انتخاب دين و راه و روش زندگي اش آزاد است، از سوي ديگر نيز، مباني انديشه دموکراتيک، ما را به پذيرش اين اصل متعهد مي سازد که هيچ کس حق ندارد به بهانه اختلافات فکري و سياسي فردي، گروهي يا بين دولتي، به باورها و اعتقادات ديگران توهين روا دارد، مضافاً آنکه کساني که مورد توهين واقع مي شوند، اکثريت مطلق جمعيت کشوري با سابقه تمدني شش هزار ساله مانند ايران باشند. بنابراين ايراد و اعتراض ما، تنها متوجه سياست هاي اسلام ستيزانه «صداي امريکا» نيست، بلکه در واقع به سياست هاي اسلام ستيزانه دولت امريکا است.

ما دامن زدن به اختلافات فرقه يي، مذهبي و قومي را در تعارض با منافع و مصالح ملي کشورمان ارزيابي مي کنيم. خرد سياسي و تجربه تاريخي حداقل يکصد سال گذشته اين سرزمين، حکم مي کند که تنها با تغيير حکومت ها فرآيند تحقق دموکراسي تقويت نمي شود و از اين رو مخالفت و اعتراض ما به سياست ها و عملکرد حاکمان جمهوري اسلامي ايران به اين معنا يا با اين هدف نيست که آنها با هر وسيله ممکن بروند و گروه ديگري بر سر کار بيايد. هدف ما تحقق حقوق و آزادي هاي اساسي ملت مان و حفظ استقلال کشورمان است که اصيل ترين آرمان هاي انقلاب جنبش مشروطه و جنبش ملي شدن صنعت نفت ايران و انقلاب اسلامي 1357 نيز بوده است.

دوم؛ عدم رعايت بي طرفي

يک رسانه جمعي نبايد در پخش اطلاعات و ارائه خدمات خبري به مخاطبانش به ابزاري براي تسويه حساب هاي فردي و گروهي تبديل شود. متاسفانه در کارنامه برنامه سازان «صداي امريکا» بارها ديده شده است که آرا و مواضع سياسي افرادي را عليه افراد و گروه هاي ديگر به طور يکسويه منتشر کرده است، بي آنکه بيانگر دفاعيات يا اعلام نظرهاي طرف مقابل باشند يا حتي فرد مدعي را ملزم به ارائه سند و مدرک کنند. به عنوان نمونه چندي پيش در «صداي امريکا» گفته شد که مهندس بازرگان شخصاً دستور بستن دانشگاه ها را صادر کرده بود. اين يک ادعاي بي پايه است و هيچ حقيقتي در آن وجود ندارد. مصاحبه شونده محترم در آن برنامه در زمره کساني است که از آغاز نسبت به مهندس بازرگان و دولت موقت نظر موافق و مثبتي نداشت. البته مخالف بازرگان بودن قابل درک است ولي تحريف تاريخ چرا؟ اين مدعي اگر واقعاً سندي براي اثبات ادعايش دارد آن را منتشر کند.

نمونه ديگر پخش کردن ادعاها و ناسزاهاي برخي از هواداران «پهلوي ها» در مورد اعدام تيمسار رحيمي فرماندار نظامي تهران در روزهاي انقلاب است. اگر صداي امريکا لازم ديده است نظرات و مواضع مخدوش و ساختگي يک گروه سياسي را پيرامون رويدادي تاريخي منتشر کند بي طرفي و انصاف در اطلاع رساني به مخاطبان حکم مي کند که توضيحات کسي را که به ناحق مورد زشت ترين حملات و در واقع ترور شخصيت قرار گرفته است، براي شنوندگان و بينندگان برنامه هايش پخش کند و داوري نهايي را به صاحبان اصلي کشورمان يعني ملت ايران واگذارد. تبديل يک رسانه خبري به ابزار تسويه حساب هاي سياسي شخصي يا گروهي موجب بي اعتباري آن رسانه مي شود. بديهي است که براي رسانه يي با امکانات صداي امريکا حتي چنانچه فرد مورد توهين حاضر به مصاحبه مستقيم با آن رسانه نباشد، به جهت روشن ساختن برخي ابهامات تاريخي، بسيار آسان است که به طور غيرمستقيم و البته منصفانه پاسخ هاي فرد را از ساير منابع تهيه کند و در اختيار مخاطبان خود قرار دهد و در اين موارد نيز تاکنون توضيحات فراواني از سوي اينجانب ارائه شده است.پخش گزارش هاي ساختگي که پايه آنها بر دروغ و تهمت بنا نهاده شده باشد سودي به حال سازندگان و پخش کنندگان آنها ندارد. يک ضرب المثل فارسي مي گويد؛ «چراغ کذب را نبود فروغي.» اگر قرار بود که کسي يا گروهي با دروغگويي، تهمت و پرونده سازي به جايي مي رسيد يا بقاي قدرتي تضمين مي شد، تاريخ شاهد فروپاشي و نابودي هيچ يک از نظام هاي استبدادي مدعي مردم محوري نبود. کساني که خود را «پهلوي طلب» مي دانند و نه «مشروطه خواه»، در قبال اعتراف محمدرضا شاه که خطاب به مردم ايران گفت «صداي انقلاب تان را شنيدم»، چه پاسخي دارند. اما گويي اين مدعيان هنوز آن را نشنيده اند و باور نکرده اند.

واقع امر آن است انقلاب را که مبتني بر خواست ملي اکثريت مطلق ايرانيان و ناشي از مشکلات نظام پهلوي و بحران هاي عميق سياسي، اجتماعي و حتي اقتصادي آن دوران بود، نمي توان زير سوال برد. اينکه از ياد ببريم يا بي توجه باشيم که عملکرد حاکميت در نظام سابق چه بود و حتي شاه برخلاف نص قانون اساسي مشروطه حکومت مي کرد و نه سلطنت و مجالس شوراي ملي فرمايشي ايجاد مي کرد، تشکيلات مخوف ساواک مستقيماً زير نظر ايشان اداره مي شد و هر صداي مخالفي را درهم مي شکست و سرکوب مي کرد و صدها معضل ديگر که بحث جداگانه يي را مي طلبد، امروز نه تنها دردي از طرفداران نظام پهلوي را حل نمي کند که ملت ايران را از دستيابي به حقايق مسلم تاريخي بازمي دارد و چنانچه تاريخ را چراغ راه آيندگان بدانيم، با لاپوشاني مشکلات گذشته و توجيه حاکميتي که تا بدان جا فاسد بود و خودکامگي روا داشت که ملت ايران را يکپارچه عليه خود برانگيخت، ملت ايران را در تاريکي و ناآگاهي قرار داده که بديهي است که اين مشي برخلاف مصالح و منافع ملي ايران است.

چنين رفتارهايي از سوي «صداي امريکا» ممکن است موجب جلب توجه برخي از افراد شود و دل خيلي از دردمندان و معترضان را به اصطلاح خنک کند. اما در درازمدت محصولي در راستاي منافع ملي، تقويت فرآيند دموکراسي و تحقق حقوق و آزادي هاي اساسي ملت ما نخواهد داشت

It is common for the Iranian self proclaimed "intellectuals" (AKA: Rowshanfekr) to point out tanaghozat (AKA: contradictions) in other's speech. I wore my intellectual hat when reading his response and I wonder if you also see a massive amount of contradictions in Yazdi's response. For example he has problem with VOA's reporting policies (شيوه اطلاع رساني) which involves discrediting Islam ( اسلام ستيز) and lack of objective reporting (عدم رعايت بي طرفي) and then goes further by saying that he dislikes the carrying of other opposition views, namely purist monarchists and constitutional monarchists who have criticized Yazdi for his deep involvement during the establishment of Islamic Republic, and "coincidently" he was at close proximity to people who were executed and some dismembered. And then he uses words such as SAVAK and absolute historical truths (حقايق مسلم تاريخي) which are resounding words for the ears of a certain salivating western geocentrics. I say, Mr. Yazdi, you are beating around the bush, Iranians demand justice and justce involves a lot of questioning and a lot of answering, so get ready.

By the way is any Iranian news reporters or individuals going to be present at the Columbia forum? Would he answer any questions? Or would he just sulk and slam them in an article the next day.
SaggezardSaggezardSaggezardSaggezardSaggezardSaggezardSaggezardSaggezardSaggezardSaggezardSaggezardSaggezard

Labels: , , , , , ,


Comments:
F you Ebrahim yazdi
 
Can we see a day when these criminals be tried by a public and fair trial?
 
Watch Ebrahim Yazdi making a fool of himself on a Canadian program:
http://www.youtube.com/watch?v=hglXQoqteTU&feature=related

and more:
http://www.youtube.com/watch?v=X8SgwoV6A80&feature=related
http://www.youtube.com/watch?v=2Acb5v1DbqI&feature=related
http://www.youtube.com/watch?v=6236D7Sw-MM&feature=related
http://www.youtube.com/watch?v=x3fmdWcggeg&feature=related
 
I think these morons must be tried at a fair court!
 
Hey sagg, where have you been? You haven't been posting on your blog or anywhere else? Hameh chee-khoobeh?

barmakid
 
Hello Barmakid, I am fine, just been extremely busy solving problems, juggling many things thrown my way all of a sudden. But as the saying goes "This tree is not the kind that shakes to such winds"
I promise to write very soon. I have been discussing an interesting concept with a friend about cruelty and dictatorships, had to leave it half finished, will complete it soon.
By the what happened to Ebrahim Yazdi's meeting at Columbia University, I requested a transcript from SIPA but no answer.
 
Hello! Will you be writing any time soon?! Seen the latest statement by PRMI (jundollah)?
 
Post a Comment



<< Home

This page is powered by Blogger. Isn't yours?